rabanraban1

شجاع الدین ربانی پسر کوچک رهبر پیشین حزب جمعیت اسلامی ” برهان الدین ربانی”  بعد از فراغت اش به درجه ماستری دررشته سرمایه انسانی و ارتباطات صنعتی از پوهنتون وسترن سدنی(University of Western Sydney) در سال 2006 فارغ و در سمت های چون:” نماینده فروشات در گود من فیلدر بیکنگ (Goodman Fielder Baking)، کارمند مسوول مشتریان در کمپیوتر شیر(Computershare) و مامور منابع بشری در برنامه های توسعه ی ملل متحد – برنامه جدید افغانستان (United Nations Development programme – Afghanistan New Beginnings programme)  

اواخر سال 1388 بود و بنده به حیث یک عضو آمریت نظارت مالی د افغانستان بانک ایفای وظیفه مینمودم، آوازه های تقرر شجاع الدین ربانی به حیث معاون آمریت نظارت امور مالی سر زبانها بود. طی محفل باشکوه عبدالقدیر فطرت رئیس د افغانستان بانک درهمان وقت مدیران ارشد بانک مرکزی را با تمامی کارمندان آمریت نظارت مالی به صالون ریاست د افغانستان بانک فراخواند، هدف از این فراخوانی معرفی شجاع الدین به سمت معاونیت مقرراتی آمریت نظارت مالی بود، چون شجاع الدین خلاف رشته و خلاف تجارب که موصوف در سمت های پائین غیر مرتبط به امور نظارتی کسب نموده بود از طرف دیگر موقف معاونیت برای موصوف به حکم ویژه ی عبدالقدیر فطرت ایجاد گردید، نه براساس نیازمندیها و یک تحلیل همه جانبه علمی توسط این آمریت و یا سایر راه های اصولی آن. فطرت که یک سخنران کار کُشته بود میخواست که طی سخنرانی بر تمامی این قانون شکنی ها پرده اندازی نماید، ولی با تأسف چنانچه گفته اند که عمر دروغ کوتاه است. وقتی رشته سخن به شجاع الدین سپرده شد، چون موصوف به زبان مادری اش و یکی از زبان های ملی کشور به وجه احسن صحبت کرده نمیتوانست لذا با چند جمله ایکه بر زبان آورد از دروغ فطرت پرده برداشت. فطرت طی صحبت هایش به این موضوع اشاره نمود که امتحان و مصاحبه حضوری (Interview) شجاع الدین هیچ اطلاع نداشتم همه ای این امور تحت نظر مشاورین خارجی هر یک گلن تسکی و کورت (Glenn Tasky and Curt) که در اینجا حضور دارند، به پیش برده شده است. ولی وقتی صحبت هایش با کلمات ذیل خاتمه بخشید” من دیگر چیزی به گفتن ندارم اگر شجاع جان چیزی میگوید مایک در اختیار شان است” شجاع الدین صحبت را آغاز نمود:” سلام، مه وقتی به کابل آمد باز فطرت صایب گفت که بیا در بانک کار کو و مه از فطرت صیب تشکر میکنم که مرا در این پوزیشن مقرر نمودند”. از صحبت های شجاع معلوم گردید که بدون آمادگی به مجلس خواسته شده و شاید صحبت فطرت را نیز به گونه لازم هضم نکرده بود از حقیقت را گفت و این حقیقت سبب افشای دروغ های فطرت گردید.

در جریان دو سال که شجاع الدین به حیث معاون نظارت ایفای وظیفه مینمود درست بخاطر دارم روزی یکی از همکارانم بعد از احوال پرسی با شجاع پیشنهاد نمود که میخواهم با من انگلیسی صحبت کنید تا توانایی محاوره ام تقویه گردد. در جواب شجاع گفت که نه من میخواهم که با من دری صحبت کنید، چون من میخواهم دری ام تقویت شود.

بدون تعصب، بدون مخالفت های سیاسی، وبدون کدام مشکل شخصی ایماناً و وجداناً برایتان می گویم که در مدت حدوداً دوسال یک روز هم ایشان را درنماز و یا سر به سجده ندیدم سایر همکارانم نیز در این مورد شاهد حال اند، خیلی جای شرم است که پسر یک رهبر جهادی دانش لازم اسلامی ندارد. از صحبت های موصوف واضحاً معلوم میگردید که حتی سوره های مبارک که از لحاظ ظرفیت کلمات کوتاه ایکه درنماز های پنج گانه بیشتر استفاده می گردد را نیز در حفظ نداشت. بعداً معلوم گردید که علاوه بر این همه شجاع علاقه خاصی به موسیقی و کمپوز دارد دلیل این ادعا در صفحه ی خود خودش درج نموده است. برعلاوه در این چند سال یک روز هم یک نظر اسلامی موصوف را در رسانه های اجتماعی ( فیسبوک، تویتر و لینکد این) ندیدم، نمی دانم که ایشان چگونه خودرا مسلمان و افغان جلوه میدهد.

بعد از قتل برهان الدین ربانی و غیر حاضری ها مسلسل شجاع الدین، گفته شد که موصوف تابعیت آسترالیا را دارد و دیگر نمی خواهد که به وظیفه اش در د افغانستان بانک ادامه دهد. و با مرور زمان معلوم گردید که این گفته حقیقت دارد، وی فعلاً در سمت معاونیت اداره منابع بشری خطوط هوایی امارات (Emirate Airlines) ایفای وظیفه می نماید. گفته میشود که این موقف را نیز مانند موقف ایکه در د افغانستان بانک برایش داده شده بود، به اساس روابط پدرش (برهان الدین ربانی) با شیخ های عرب کسب نموده است. قابل یادآوری میدانم که همه ی داشته های شجاع الدین و سایر برادرانش از برکت افغانیت و اسلام بزرگ بوده، ورنه شاید در کدام رستورانت خارجی در یکی از کشور های بیرون مسوولیت قاب شستن را به بسیار مشکل کسب تصاحب میگردید.

از همه جالبتر اینکه تابعیت انگلیسی برادر دیگرش، صلاح الدین ربانی رئیس اجرایوی حزب جمعیت اسلامی همه را هیجان زده ساخت، حتی اعضای حزب جمعیت اسلامی را و حالا نامزد وزارت خارجه کشور که نمایندگی از افغانیت در بیرون از مرز ها می باشد نیز می باشد.

بادرنظرداشت تمامی موارد فوق به حیث یک افغان موارد ذیل را پیشنهاد میکنم:

·         از رئیس صاحب جمهور محمد اشرف غنی و رئیس اجرائیه کشور عبدالله عبدالله خاصتاً وزارت امور داخله کشور و سایر مسوولین حکومتی احترامانه تقاضا میکنم تا شجاع الدین ربانی را ممنوع الدخول اعلام نمایند؛ و

·         از وکلاء ملت متدین افغانستان تقاضا دارم تا به صلاح الدین ربانی آگاهانه و به حیث یک مسلمان و افغان رأی اعتماد ندهند تا این فامیل بداند که مردم افغانستان اینها را به درستی شناخته اند و دیگر نمیخواهند که همچو اشخاص ایکه به اسلام و افغانیت هیچ باوری ندارند بالای شان حکومت کنند.

 

منابع:

1.      https://www.linkedin.com/profile/view?id=116302115&authType=NAME_SEARCH&authToken=6JHX&locale=en_US&trk=tyah2&trkInfo=tarId%3A1422421762768%2Ctas%3Ashuja%2Cidx%3A1-1-1

2.      https://www.facebook.com/shuja.rabbani?fref=ts

3.      https://twitter.com/ShujaRabbani

نوشته از: ج. ن . ر

 

Door Guest